یک مدیر توانمند باید با به کارگیری مؤثر منابع انسانی و مادی سازمان، برای نیل به اهداف، سازمان را از سردرگمی و ابهام خارج سازد. افزایش کاراییمدیر، مستلزم سازگاری عملکرد داخلی با کارکردها، فن آوری ها، نیازهای کارکنان و محیط خارجی سازمان است )رضاییان، ۱۳۸۲ ) ۱ . استفاده کارآمد ازمنابع انسانی که خود افزایش بهره وری را در پی خواهد داشت در ارتباط مستقیم با افزایش تعهد سازمانی در حد مطلوب می باشد )خاکی، ۱۳۸۴ ) ۲ .از سوی دیگر امروزه گوی رقابت را مدیرانی خواهند ربود که به طور مؤثری با منابع انسانی خود ارتباط برقرار کنند چراکه موفقیت هر سازمان بهمسائل انسانی اش مرتبط است )زهرایی، ۱۳۸۵ ) ۳ . ازجمله متغیرهایی که با تعهد سازمانی رابطه دارد، رضایت شغلی است. رضایت شغلی به عنوان حالت هیجانیلذت بخش تعریف شده است که از ارزیابی، واکنش عاطفی و نگرش فرد نسبت به شغل ناشی می شود )بلوچی، ۲۰۰۹ ) ۴ .وروم ) ۲۰۰۴ ) ۵ رضایت شغلی را واکنش کارکنان و برابر نقشی که در کارشان ایفا می کنند می داند. اسپکتور ) ۲۰۰۷ ) 6 معتقد است رضایت شغلینگرشی است که چگونگی احساس مردم را نسبت به مشاغلشان به طورکلی و یا نسبت به حیطه های مختلف آن نشان می دهد. ایوانوویچ و دانلی ) ۱۹۹۸ ) ۷رضایت شغلی را به عنوان یک مفهوم کلی تعریف می کنند و نگرش فرد نسبت به شغل را یک نگرش کلی ارزیابی می کنند در کنار این تفکر رویکرد رضایتشغلی را مجموعه ای از نگرش های فرد نسبت به جنبه های مختلف شغل در نظر می گیرد. شفیع آبادی ) ۱۳۷6 ) ۸ به نقل از هاپاکی رضایت شغلی را مفهومیپیچیده و چندبعدی می داند که با عوامل روانی، جسمانی و اجتماعی ارتباط دارد تنها یک عامل موجب رضایت شغلی نمی شود بلکه ترکیب معینی از مجموعه عوامل گوناگون سبب می گردد که فرد شاغل در لحظه معینی از زمان از شغلش احساس رضایت نماید و از آن لذت ببرد.